عملیات پیچیده نیروهای مبارز فلسطینی در عمق استراتژیک رژیم اشغالگر قدس، پیروزی بزرگی برای تمام موحدان گیتی رقم زد. این رویداد در قالب عملیات طوفان الاقصی به وقوع پیوست و تصویر جدیدی از تقابل جبهه مقاومت با جبهه استکباری در اذهان افکارعمومی رقم زد و روز سخت و دردناک برای همه حامیان دههها جنایت اشغالگران صهیونیست به وجود آورد. این عملیات بزرگ علاوه بر دلالت های استراتژیک دارای سویههای داخلی برای جریان غربگرا بود
به نام طوفان الاقصی
بدونشک عملیات طوفان الاقصی یکی از پیچیدهترین عملیات از سوی یک گروه مبارز و مقاومت در جهان است. آنچه که در غزه رخ داد از سوی گروهی شبهنظامی علیه طرفی بود که سالها عنوان پیچیدهترین سیستم اطلاعاتی در منطقه و یکی از پیچیدهترین سیستمهای اطلاعاتی و جاسوسی را یدک میکشید. نیروهای مقاومت حماس از صبح شنبه (۷ اکتبر ۲۰۲۳) عملیات طوفان الاقصی را ضد رژیم صهیونیستی شروع کردند و علاوه بر حملات راکتی به شهرکهای اسرائیلی، به این مناطق هم نفوذ کردند و با نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست درگیر شدند. این عملیات علاوه بر اینکه تلفات سنگین مادی و نظامی و جانی به صهیونیستها وارد کرده همچنین آثار روحی و روانی آن تا سالها باقی خواهد ماند. شاید بتوان یکی از مهمترین مصداقهای این لطمات روحی را اعلام وضعیت جنگی از سوی کابینه رژیم صهیونیستی پس از نیمقرن دانست. نیویورک تایمز در مطلبی با عنوان «سرویس های وحشت زده امنیتی اسرائیل چگونه نتوانسند مانع حمله حماس شوند» آورده است: اندکی پیش از حملات غافلگیرانه حماس در سپیده دم روز شنبه، نیروهای اطلاعاتی اسرائیل افزایش فعالیت برخی شبکه های شبه نظامی را در غزه شناسایی کردند. به ادعای دو مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی، هنگامی که نیروهای اطلاعاتی این رژیم متوجه شدند که اتفاقی غیرعادی در حال رخ دادن است، برای سربازان در مرز با غزه پیام هشدارآمیز فرستادند. اما این هشدار احتمالا یا خوانده نشده و یا حتی دریافت نشده است. اندکی پس از آن، حماس، پهپادهایی را برای از کار انداختن برخی ایستگاههای ارتباطی ارتش رژیم صهیونیستی و برجهای مراقبت آن در امتداد مرز ارسال کرد و این امر سبب شد تا افسران مرزی متوجه حملات در حال گسترش نشوند. علاوه بر این، پهپادهای حماس، مسلسلهای کنترل از راه دور اسرائیل را هم در استحکامات مرزی منهدم کرد و بدین ترتیب یکی دیگر از ابزارهای کلیدی رژیم صهیونیستی برای واکنش زمینی را از سر راه برداشتند.
مزیتهای راهبردی در نبرد سخت
از منظر تحلیلگران سیاسی برجسته در رسانهها، این نبرد از منظر راهبردی حائز اهمیت است. از شیوه رزم مبارزان فلسطینی میتوان دریافت که فرماندهان مقاومت در سطح راهبردی اجرای رزم ناهمتراز مبتنی بر مؤلفههای جنگ بیقاعده را برای مقابله با صهیونیستها اتخاذ کردهاند و بهخوبی هم توانستهاند در سطوح عملیاتی و تاکتیکی این راهبرد را در حوزه توان رزم و آمادگیهای تجهیزاتی و همچنین در حوزه آمادگی رزم و آموزش نیروی انسانی نهادینه کنند. حماس در عملیات اخیر خود نشان داد توان اجرای عملیاتهای ویژه و نفوذ به سرزمینهای اشغالی از زمین، هوا و دریا را دارد و در اجرای عملیاتهای آببرد و هوابرد تبحر خاصی پیدا کرده است، این موضوعی است که نیاز به آموزش و تمرین مداوم دارد که اجرای آن در باریکه غزه و درست کنار ورزیدهترین سرویسهای اطلاعاتی جهان توان بالای حفاظت اطلاعات نیروهای مقاومت را نشان میدهد. نکته قابل تأمل دراینباره آن است که مقاومت برای نخستین مرتبه به توان اجرای عملیات همزمان در عرصههای مختلف دست یافته و توانسته است یک جنگ ترکیبی و هیبریدی تمامعیار را بهصورت پیشدستانه علیه دشمن اجرا کند، این موضوع بهنظر مهمترین بخش توان نظامی حماس و مقاومت فلسطین است که موجب درگیر شدن صهیونیستها در چند جبهه شده است، بهطوری که در همان روز اول نبرد شبکه اینترنت در جنوب سرزمینهای اشغالی دچار اختلال شد و برخی خبرها از هک شدن سامانه گنبد آهنین نیز حکایت میکردند. از سوی دیگر از منظر سیاسی عملیات بزرگ در جنوب سرزمینهای اشغالی، مهر باطل به ایده عادیسازی از منظر هضم جامعه فلسطین در جمعیت اشغالگران صهیونیست بود. انگاره تمام شدن نسل مبارزان که در ایران نیز بهصورت پررنگ تکرار میشد بر این فرضیه استوار بود که وقتی فلسطینیها هم وجود اسرائیل را پذیرفتهاند؛ ما چرا اصرار بیهوده داریم؟ هرچند در دو دهه اخیر آزادی جنوب لبنان و پیروزیهای چشمگیر مقاومت در غزه این انگاره را سست میکرد ولی عملیات طوفان اقصی در صبح شنبه دیگر جای هیچ شک و شبههای باقی نمیگذارد.
روایت قدرت محور مقاومت
پیروزی بزرگ رزمندگان اسلام در نبرد با رژیم اشغالگر قدس دارای دلالت های داخلی برای جریان غربگرا است. در این راستا باید محورهای راهبردی مدنظر قرار داد که به شرح ذیل است؛۱. این عملیات نشان داد که یک گروه جهادی پرافتخار ولی کوچک در برابر بازیگری زورگو و غاصب روزی سرنوشت ساز را رقم زده است. بنابراین اظهارات مسئولین محور مقاومت مخصوصاً جمهوری اسلامی ایران در قبال قدرت پوشالی رژیم اشغالگر قدس مبتنی بر واقعیت میدان است و نه رجزخوانی. ۲. این پیروزی نشان داد که قدرت بازدارندگی محور مقاومت مخصوصا جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمنان، دست برتر را دارد و هرگونه تعرض به کیان امنیت پایدار کشورمان با پاسخ جدی همراه است. ۳. جریان غرب گرا با نگاه غیرواقعی، حمایت از جریان مقاومت را برای کشور هزینه ساز و فاقد منافع تلقی می کردند و حتی از این ابزار برای کارزارهای انتخاباتی بهره می جستند و با کنایه در قبال حامیان مقاومت صحبت می کردند. این جریان با مشاهده پیروزی مبارزان فلسطینی با ادبیات منافقانه از توان تغییر موازنه مبارزان فلسطینی صحبت کردند ۴. جریان ضدانقلاب در هدایتگری اغتشاشات، همسو با رژیم اشغالگر قدس بود و از طرفی مرکز فرماندهی عملیاتهای تجزیه طلبان و طراحان شعار نه غزه و نه لبنان؛ جانم فدای ایران در تل آویو حضور داشتند؛ اسرائیلیها در چند سال اخیر تلاش کرده بودند به بدنه داخل ایران القاء کنند برای خرید آینده باید به شبکه ضدامنیتی آنها بپیوندند، چون قدرت برتر هستند و پیروزی نهایی در دسترس آنهاست.این عناصر ضدانقلاب با شکست رژیم اشغالگر قدس به خوبی دریافتند که به ساخت سیاسی نامشروع و نزدیک به مرگ دخیل بستهاند که در آینده نزدیک به نابودی خواهد رسید و زمزمه ها آن به فریادهای رسا بدل شده است.
ارسال نظرات